×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

almase movafaghiat

× وقتی بچه بودم دلم میخواست دنیا رو عوض کنم بزرگتر که شدم گفتم دنیا بزرگ است، کشورم را تغییر میدهم. در نوجوانی گفتم کشورم خیلی بزرگ است ، شهرم را تغییر میدهم جوان که شدم گفتم که شهر خیلی بزرگ است،محله خود را تغییر میدهم. به میانسالی که رسیدم گفتم از خانواده ام شروع میکنم. در این آخر عمر میبینم که باید از خودم شروع میکردم . اگر تغییر را از خودم آغاز کرده بودم ، خانواده ام ، محله ام ، شهرم ، کشورم و بالاخره جهان را به قدر توانم تغییر میدادم. هر روز صبح در آفريقا وقتي خورشيد طلوع مي کند يک غرال شروع به دويدن ميکند و مي داند سرعتش بايد از يک شير بيشتر باشد تا کشته نشود هر روز صبح در آفريقا وقتي خورشيد طلوع مي کند يک شير شروع به دويدن مي کند و مي داند که بايد سريع تر از آن غزال بدود تا از گرسنگي نم
×

آدرس وبلاگ من

movafaghiat.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/doktor moremo

به من نشان دادي ما واقعأ چقدر فقير هستيم

روزي يك مرد ثروتمند ، پسر بچه كوچكش را به يك ده برد تا به او نشان دهد مردمي كه در آن جا زندگي مي كنند چقدر فقير هستند . آن ها يك روز و يك شب را در خانه محقر يك روستايي به سر بردند . در راه بازگشت و در پايان سفر ، مرد از پسرش پرسيد : � نظرت در مورد مسافرت مان چه بود ؟ � پسر پاسخ داد : � عالي بود پدر ! � پدر پرسيد : � آيا به زندگي آن ها توجه كردي ؟� پسر پاسخ داد: � فكر مي كنم !� پدر پرسيد : � چه چيزي از اين سفر ياد گرفتي ؟ � پسر كمي انديشيد و بعد به آرامي گفت : � فهميدم كه ما در خانه يك سگ داريم و آن ها چهار تا . ما در حياط مان فانوس هاي تزئيني داريم و آن ها ستارگان را دارند . حياط ما به ديوارهايش محدود مي شود اما باغ آن ها بي انتهاست !� در پايان حرف هاي پسر ، زبان مرد بند آمده بود . پسر اضافه كرد : � متشكرم پدر كه به من نشان دادي ما واقعأ چقدر فقير هستيم !�
دوشنبه 19 آذر 1386 - 11:38:03 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


پاییز بهاریست که عاشق شده است


صبر کنین‌ بِرَم‌ چوب‌ زیرِ بغلم‌ُ بیارم‌!


آخر شبی از دوریم در شعر می میری


باربارا دی آنجلیس


درس های آنتونی رابینز


از لولیدن تا پرواز کردن


اعدامِ آخرین سیگار


حسی لجوج بین من و تو نشسته است


کیم وو چونگ، بنیانگذار شرکت دوو


اما من هیچوقت به یک پشه دل ندادم


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

45779 بازدید

60 بازدید امروز

11 بازدید دیروز

81 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements