×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

almase movafaghiat

× وقتی بچه بودم دلم میخواست دنیا رو عوض کنم بزرگتر که شدم گفتم دنیا بزرگ است، کشورم را تغییر میدهم. در نوجوانی گفتم کشورم خیلی بزرگ است ، شهرم را تغییر میدهم جوان که شدم گفتم که شهر خیلی بزرگ است،محله خود را تغییر میدهم. به میانسالی که رسیدم گفتم از خانواده ام شروع میکنم. در این آخر عمر میبینم که باید از خودم شروع میکردم . اگر تغییر را از خودم آغاز کرده بودم ، خانواده ام ، محله ام ، شهرم ، کشورم و بالاخره جهان را به قدر توانم تغییر میدادم. هر روز صبح در آفريقا وقتي خورشيد طلوع مي کند يک غرال شروع به دويدن ميکند و مي داند سرعتش بايد از يک شير بيشتر باشد تا کشته نشود هر روز صبح در آفريقا وقتي خورشيد طلوع مي کند يک شير شروع به دويدن مي کند و مي داند که بايد سريع تر از آن غزال بدود تا از گرسنگي نم
×

آدرس وبلاگ من

movafaghiat.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/doktor moremo

دوستت دارم ای فرشته زميني

اگر عاشق نيستی پس كه هستي؟؟ لااقل عاشق خودت باش... خيلی زيبا بود. زيباييش در همان لحظه اول تمام وجودم را تسخير كرد.آن قدر زيبا بود كه دلم نمی خواست حتی لحظه ای چشم از چشم هايش بردارم.چشم هايش آيينه زندگی بود.سرشار از صداقت و يكرنگي. احساس می كردم كه او لياقت به دست آوردن همه چيز را دارد. احساس می كردم تمام دنيا و كائنات فقط به خاطر او در گردش و تكاپو هستند. روح بزرگ و خدايی اش آنقدر زيبا و خواستنی بود كه نه تنها من بلكه همه اطرافيان را به سوی خويش جذب می كرد.فقط كافی بود لبخند بزند. اگر به خودش ايمان پيدا می كرد می توانست حتی كوه ها را هم جابه جا كند.در مقابل ايمان و اراده او هر كاری شدنی بود.همه جنبه های او برايم دوست داشتنی بود.آنقدر در كنار او بودن برايم لذت بخش بود كه تمام غصه هايم را فراموش می كردم.در مقابل روح ملكوتی او حتی غم ها و غصه های بزرگ هم می توانست مثل يك امتحان ساده زندگی باشد.اصلا ارزش او بيش از آن بود كه لحظه هايش را با ناراحتی های عادی روزمره ام غم انگيز كنم. آغوش گرم و مهربان او می توانست پناه همه اطرافيانش باشد.روح يگانه و خلاق و بی انتهای او در قالب جسمی دوست داشتنی در اين دنيا نمايان شده بود. و اين فرشته زمينی تمام وجودم را از عشق لبريز كرد و از آن زمان به بعد هر زمان كه او را می بينم بر لبانم �� فتبارك الله احسن الخالقين�� جاری می شود. به نظر من او ارزشمندترين كسی است كه هر روز در آيينه نصب شده به ديوار اتاقم می بينم. آخر من عاشق كسی هستم كه هر موقع در آيينه نگاه می كنـــــم با چشم هايش به من سلام می كند. دوستت دارم ای فرشته زميني
جمعه 7 دی 1386 - 5:40:19 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


پاییز بهاریست که عاشق شده است


صبر کنین‌ بِرَم‌ چوب‌ زیرِ بغلم‌ُ بیارم‌!


آخر شبی از دوریم در شعر می میری


باربارا دی آنجلیس


درس های آنتونی رابینز


از لولیدن تا پرواز کردن


اعدامِ آخرین سیگار


حسی لجوج بین من و تو نشسته است


کیم وو چونگ، بنیانگذار شرکت دوو


اما من هیچوقت به یک پشه دل ندادم


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

45782 بازدید

63 بازدید امروز

11 بازدید دیروز

84 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements